نویسنده: سعید مطلبی
منابع انسانی بهعنوان مهمترین سرمایه سازمانهای دولتی، نقشی کلیدی در تحقق اهداف توسعهای و ارتقای کارآمدی نظام اداری ایفا میکند. در شرایطی که سازمانهای دولتی ایران با چالشهایی چون بوروکراسی پیچیده، ضعف در انگیزش کارکنان، کمبود آموزشهای تخصصی و فاصله میان عملکرد واقعی و انتظارات جامعه مواجهاند، توجه به راهبردهای ارتقای منابع انسانی ضرورتی علمی و مدیریتی است.
مطالعات نشان میدهد که آموزشهای مستمر و هدفمند، توانمندسازی کارکنان، ایجاد نظام انگیزشی عادلانه، مدیریت دانش و توسعه فرهنگ سازمانی مشارکتی، بیشترین تأثیر را بر تعالی سازمانی دارند. این راهبردها نهتنها موجب افزایش بهرهوری و رضایت شغلی میشوند، بلکه ترک خدمت را کاهش داده و اعتماد عمومی نسبت به سازمانهای دولتی را تقویت میکنند.
مدلهای بینالمللی تعالی سازمانی همچون EFQM نیز بر اهمیت منابع انسانی در نوآوری، کیفیت خدمات و رضایت ذینفعان تأکید دارند. مقایسه با این مدلها نشان میدهد که ضعف اصلی در سازمانهای دولتی ایران، نبود نظام انگیزشی کارآمد، کمبود آموزشهای هدفمند و ضعف در مدیریت دانش است. فرهنگ سازمانی سنتی و سلسلهمراتبی نیز مانع نوآوری و یادگیری جمعی میشود.
پیشنهادهای علمی برای سیاستگذاران و مدیران دولتی:
• طراحی و اجرای برنامههای آموزشی مستمر و مبتنی بر نیازهای واقعی کارکنان
• ایجاد نظام ارزیابی عملکرد شفاف و مبتنی بر عدالت
• توسعه نظامهای انگیزشی مالی و غیرمالی
• تقویت فرهنگ سازمانی مبتنی بر اعتماد، یادگیری و نوآوری
• بهرهگیری از مدلهای تعالی سازمانی بینالمللی برای ارزیابی و بهبود مستمر
بهطور کلی، ارتقای منابع انسانی نه یک انتخاب، بلکه یک الزام راهبردی برای سازمانهای دولتی ایران است. اجرای این راهبردها میتواند به افزایش بهرهوری، ارتقای کیفیت خدمات عمومی و تقویت اعتماد عمومی منجر شود؛ امری که در نهایت جایگاه سازمانهای دولتی را در نظام حکمرانی و تحقق اهداف توسعه پایدار کشور ارتقا خواهد داد.
