به گزارش تبریز پویا، به نقل از آناج، قربان بردیف که حالا باید وی را سرمربی سابق تراکتور بنامیم، یک شخصیت متفاوت و منحصر به فردی بود که وارد فوتبال ایران شد. بردیف که در طول دوران طولانی مربیگری خود صرفا توسط سردار آزمون، سعید عزتاللهی و رضا شکاری با بازیکنان و فوتبال ایرانی سر و کار پیدا کرده بود، در ۷۰ سالگی هدایت تراکتور را پذیرفت تا کار در لیگ برتر یکی از کشورهای قدرتمند آسیایی را نیز تجربه کند.
سرمربی مرموز روسی در فوتبال روسیه نیز به داشتن خلق و خوی متفاوت شهره است. مردی که بسیار کم حرف میزد، چهرهاش معمولا عاری از هرگونه احساس شادی یا غم بود و در کوتاهترین جملات ممکن پاسخ رسانهها را میداد تا همین ویژگیها وی را به یک سرمربی دوست نداشتنی بین خبرنگاران تبریزی بدل کند و تقریبا هیچ نشست خبری این پیرمرد کارکشته در تبریز بدون حرف و حدیث خاصی به پایان نمیرسید.
بردیف بین بازیکنان نیز مربی متفاوتی شناخته میشد که معمولا شناخت از ذهنیت وی برای شاگردانش تقریبا دست یافتنی نبود. اصرار از استفاده از یک سیستم ثابت، برگزاری دوشیفته تمرینات و تبدیل کردن سبک زندگی بازیکنان به یک زندگی کارمندی، آنالیز هر روزه تمرینات تیم و تشکیل جلسه توجیهی در این رابطه، کلیک کردن بر روی عملکرد یک بازیکن در تمرین و استفاده از فوتبالیستی در ترکیب ابتدایی که در طول هفته جزو تمرین کنندگان تیم اصلی نبود، طبیعتا گاهی اعصاب بازیکنان تراکتور را نیز خرد میکرد ولی با این حال کاریزما و دیسیپلین وی مانع از هرگونه اعتراض و ایجاد بینظمی در تیم میشد.
بردیف که با شعار ساختارسازی برای باشگاه محبوب قرمزپوش به تبریز آمده بود، با کسب ۱۵ امتیاز از ۱۱ بازی یعنی میانگین تقریبی ۱.۳۶ امتیاز در هر مسابقه که آماری ضعیف محسوب میشود، خیلی سریع رخت سفر بست و به کشور خود بازگشت. قبول دلیل استعفای وی که درخواست از یک تیم روسی را نمیتواند رد کند، برای مربیای که حتی به یک دقیقه دیر برگزار شدن کنفرانس مطبوعاتی حساس بود و بسیار حرفهای برخورد میکرد کمی دور از ذهن و غیرمنطقی به نظر میرسد ولی در هر حال قربان جلوی دوربین رسانه رسمی باشگاه تمام مسئولیت این جدایی را یک تنه گردن گرفت؛ البته با همان ژست همیشگی و چهرهای خالی از هرگونه احساس!
اینکه بردیف بعد از تساوی تیمش مقابل ملوان برای همیشه ایران را ترک کرد، قطعا مورد انتظار و دلخواه عده زیادی نبوده است و استعفای ناگهانی قربان خشم تیتیها را برانگیخته و آنها بسیار بابت این رفتار سرمربی کهنهکار به وی ایراد میگیرند و از او ناراحت هستند و به نوعی سرمربی ترکمن پشتوانه هواداری خود که یکی از مهمترین حامیان وی در تبریز بودند را نیز از خود خشمگین کرده تا در ذهن خود بابت خداحافظی از وی از راه دور ناراحت نباشیم و به وی از همین راه دور بگوییم که بدرود مرد یخی، احتمالا کسی اینجا دلتنگ تو نخواهد بود؛ هرچند شنیدن این خداحافظی هم به احتمال زیاد تغییری در چهره و حالات صورت سرمربی آتی سوچی ایجاد نخواهد کرد!